مهتاب من! امشب پُر دردم، تو کجایی؟
با چشم ترم یاد تو کردم، تو کجایی؟
یک لحظه بتاب از پس این ابر غم آلود.
کاین جا منم و این دل سردم، تو کجایی؟
از نیلی شب گون دو چشمان به راهم
پاشیده غمی بر رخ زردم، تو کجایی؟
دنبال تو سیمرغ فروزان، منم و قاف
پیوسته کند ماه تو طردم، تو کجایی؟
تا مشرق دیدار تو با حوصله ی شب
من راحله و راهنوردم، تو کجایی؟
چون قوی در این برکه فریبنده و تنها
بر دور تو و دور تو گردم، تو کجایی؟
با سایه بیامیزم و با وهم بمیرم
مغلوبه ی آغوش نبردم، تو کجایی؟
درباره این سایت